دکتر یاسر قزوینی تاریخدان و تحلیلگر مسائل عراق براین باور است : برای جلوگیری از آسیب بیشتر در عراق باید طرحی نو در انداخته شود.
وضعیت فعلی عراق مانند وضعیت ایران در آستانه رضا شاه است. اگر تاریخ را بخوانید متوجه خواهید شد که ایران قبل از ظهور رضاشاه چگونه به مشروطه دست یافت و چگونه از آن گذشت.
با از بین رفتن داعش آمریکا برای عراق چه طرحی دارد تا ادامه حضور خود را تضمین کند؟
شاید من با پیش فرضی که در این پرسش وجود دارد خیلی موافق نباشم. به نظر من، داعش هنوز از بین نرفته است. البته این موضوع قابل بحث است. از طرفی آمریکا هم یک کل واحد نیست، و در واقع مجموعه ای از نگاههایی است که می توانند برنامه های مختلفی را دنبال کنند و موافق و یا در تعارض با هم باشند. در رویکرد آمریکایی ها نیز چه درزمانی و چه همزمانی از سال ۲۰۰۳ تا کنون تفاوت های مختلفی در درباره تعامل با عراق وجود داشته و نهادهای مختلف آمریکایی حتی با یکدیگر درگیر بودند. در این بین تناوب حاکمیت دموکرات ها و جمهوری خواهها و برنامه های مختلف این دو حزب نیز کار را در این زمینه پیچیده تر می کند.
عراق و آمریکا توافق نامه ای امنیتی دارند و برخی می گویند این توافق نامه با رفتن سربازان آمریکایی از عراق تمام شده و برخی عقیده دارند این توافق همچنان قانونی است. از سویی بعد از بالا گرفتن مسئله داعش دولت عراق به طور رسمی از آمریکا درخواست کرد تا در مبارزه با داعش به دولت عراق کمک کند، وآنچه بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی و ابوالمهدی المهندس در پارلمان عراق رخ داد این بود که قراری صادر شد تا نخست وزیر با نامه ای رسمی اعلام کند دیگر به حضور آمریکایی ها در مبارزه با داعش نیازی نیست. البته پمپئو نیز در گفتگویی اظهار کرد داعش هنوز از بین نرفته است تا ما از عراق خارج شویم. در هر صورت می توان گفت حضور آمریکا در عراق بیش از این هاست. درواقع نظام موجود در عراق توسط آمریکایی ها تاسیس شده است. نقاط حساس تصمیم گیری در عراق در دست آمریکایی ها می باشد. آمریکا قدرت زیادی دارد و از اهرم های زیادی برای تاثیر گذاری در سیاست عراق برخوردار می باشد. نهادهای امنیتی در عراق متعدد هستند شاید مهمترین آنها دستگاه "مکافحه الارهاب" (ضد تروریسم) باشد. این نیرو مستقیما زیر نظر نخست وزیری قرار دارد و تحت حمایت ارتش نیست.
این نهاد امنیتی از هر نظر آمریکایی می باشد. سلاح، تمرین و آموزش آن آمریکایی است، تا جایی که گاهی اعضای دیگر نهادهای امنیتی به آن به جای جهاز المکافحه «جهاز الامریکان» یعنی دستگاه آمریکایی ها می گویند. نیروهای امنیتی عمل کننده دیگری مانند الرد السریع و سوآت نیز از آموزش ها و سلاح های غربی برخوردار می باشند و اگر مستقیما با آمریکا مرتبط نباشند، با کشورهای غربی دیگر ارتباط دارند.
نهاد مهم دیگر المحکمه الاتحادیه، یا همان دادگاه قانون اساسی است، که نیروهای این نهاد نیز از ابتدا توسط آمریکایی ها تعیین شده اند. لازم به ذکر است که هر نهادی در عراق به اختلاف بیفتد وارد مرجع حل و فصل اختلاف دادگاه قانون اساسی است. تفسیر قانون اساسی و حل و فصل و رجوع به تفسیر قانون اساسی و نزاع های بین نهاد های مختلف با این نهاد است. تمام این نهادها از سال 2003 رویکار اماده اند و آدم هایی از سوی در این نهادها قرار گرفته اند.
با توجه به این موارد می توان گفت آمریکا مهره های خود را در عراق چیده است پس دلیلی برای ماندن ندارد.
می دانیم که نوعی رقابت جهانی بین آنچه محور چین و محور آمریکا خوانده می شوند در جریان است، و از سویی عادل عبد المهدی نخست وزیر مستعفی عراق قرار داد مهمی با چین بسته است، البته مشخص نیست ابعاد آن چه خواهد بود ولی در دوره جدید که کم کم چین خود را به عنوان یک ابر قدرت مطرح می کند. در قطر، کویت و عربستان نیز این دوگانه چین و آمریکا مطرح است. اینکه ما می خواهیم با چین باشیم یا با آمریکا و یا بتوانیم بین این دو به گونه ای بازی کنیم که برایمان برد برد یا باخت باخت باشد.
البته بحث پایگاههای نظامی آمریکا نیز مطرح است. گفته می شود آیا آمریکا در پایگاههای خود خواهد ماند و یا نخواهد ماند. در این مورد بحث می کنند ولی حتی با وجود تظاهرات میلیونی مقتدی صدر به نظر نمی رسد که تمام نیروهای آمریکایی از این پایگاهها بروند اینها به انتخابات آمریکا وابسته است اینکه چه کسی بر سر قدرت است تعیین کننده خواهد بود. شاید بتوان گفت این مساله در دوگانه های متعددی قابل بحث است. دو گانه چین و آمریکا و دوگانه دموکرات و جمهوری خواه و دوگانه هایی دیگر.
تکلیف قانونی که برای خروج نیروهای نظامی خارجی تصویب شده است چیست؟
بر سر قانون بودن یا نبودن آن بحث در جریان است. بزرگترین حقوقدانهای عراق می گویند این مساله اساسا قانون نیست چون قانون ویژگی هایی دارد. مثلا اگر توافق نامه بین عراق و آمریکا را مطالعه کنید خواهید دید که چگونه در ابتدای متن توافق نامه واژگان و مفاهیم تعریف شده اند.
برخی حقوق دانان بر آنند که آنچه در پارلمان تصویب شده قانون نیست، چون ویژگی های یک قانون را ندارد. از سویی چنین قوانینی ابتدا باید وارد کمیسیون مربوطه بشوند و از آنجا به صحن علنی برود. مساله دیگر نبود اجماع در مورد این قانون است. کردها و اهل سنت با این قانون موافق نبودند در حالیکه دست اقالیم در قانون باز است و اگر قانونی در پارلمان تصویب شود و تلقی این باشد که این قانون به گونه ای منافع اقلیم و استان ها را خدشه دار می کند و مساله ای محلی و اقلیمی قلمداد شود می توانند با آن موافقت نکنند.
بر چه اساسی داعش را در عراق از بین رفته نمی دانید؟
عملیات های داعش هنوز ادامه دارد و همچنان در نقاط مختلف و تحت استراتژی واحدی که نامش را «استنزاف» نهاده اند علیه دشمنان خودشان عملیات انجام می دهد.
آمریکا یکی از بزرگترین سفارتخانه های دنیا را در عراق ساخته است این سفارتخانه در چه دوره ای و با چه هدفی ساخته شد؟
به نکته خوبی اشاره کردید. همین موضوع سفارتخانه به خوبی نشان می دهد که آمریکایی ها قصد خروج ندارند آنطور که به یاد دارم در سال 2008 ساخت سفارت تمام شد و چه بسا آنجا جایی برای اداره پرونده های منطقه باشد. بحث انرژی و نفت و گاز مساله ای دیگر است. ترامپ در رفتاری بازاری خود می گوید پول عین الاسد را بدهید تا برویم. ولی می توان حس کرد تحریم های امروز در ایران چه تفاوتی با تحریم های دوران اوباما دارد. مساله امروز، ترامپ است. او می داند چه کاری می کند هم قیمت نفت را پایین نگه داشته است و هم تحریم اعمال می کند. از طرفی پول نفت عراق نیز بعد از فروش به حسابی در بانکی آمریکایی واریز می شود و از آنجا به دولت عراق بر می گردد. این مسئله وقتی عراق زیر بند هفت شورای امنیت بود اجرایی شد ولی همچنان باقی است و ادامه دارد. بسیاری از طرح هایی که از 2003 کلید خورده است همچنان ادامه دارند.
مدیریت اوباما و مدیریت ترامپ در مساله عراق چه تفاوتی با هم دارند؟
مساله اصلی اوباما خروج نیروها از عراق بود که موفق شد و در 2011 رسما از عراق خارج شدند. ولی نبود آمریکا خلایی ایجاد کرد و نیروهای دیگری چون روسیه در سوریه جای آمریکایی ها را گرفتند. با آمدن ترامپ و بحث برجام می توان عراق را نیز در این منظومه دید. اوباما مساله ترامپ بود. یه نظر می رسد پروژه ترامپ زدن تمام کارهای اوباما است. از همین رو برجام را الغا کرد و با سلاح دولار به جنگ سوریه و ایران و ترکیه رفت. اما پرسش این است که چرا ترامپ تا الان با عراق این کار را نکرده، هرچند در یک تویت عرق را با به تحریم هایی بدتر از تحریم ایران وعده داد.
علت تعامل کرد های عراق با آمریکا چیست؟
این بحثی جدا دارد. کردها به لحاظ تاریخی خود را در منطقه تنها می بینند اگر بخواهند روزی استقلال پیدا کنند قطعا ایران و ترکیه و سوریه مخالف خواهند بود آمریکا نیز پیش از این تا حد زیادی مخالف بود و درواقع حامی اصلی استقلال کردها اسرائیل است. درواقع کردها از رفتن آمریکا نگران هستند.
وضعیت عراق را چگونه می بینید؟
سیاست در عراق مثل پیچ هرز شده است هر چه بپیچانید سفت نخواهد شد. نظام محاصصه و سهم بندی در عراق در ابتدا در عراق جواب داد چون سیاستمدار شیعه به شیعیان می گفت اگر من نیایم صدام بر می گردد و نابودتان می کند، سیاست مدار سنی نیز به سنیان می گفت اگر به من رای ندهید شیعه ها بر شما تسلط پیدا خواهند کرد. اما حالا و بعد از گذشت یک دهه و نیم این گونه سیاست ورزی جواب نمی دهد و عراقی ها امروز به دنبال کارآمدی هستند. روزگاری عراقی ها به انتخابات آزاد خود می بالیدند ولی امروز این انتخابات مایه سرشکستگی این مردم است. فرایند انتخابات سال 2018 به خوبی این را نشان می دهد.
پس می توان گفت عراق به رشد و بلوغ سیاسی نرسیده است؟
فیلم جوکر به خوبی آنچه در عراق رخ داده را نشان می دهد. در این بین نسل جدید متولد هزاره دوم دوره صدام را ندیده است و امروز با وجود فارغ التحصیلی شغلی نمی یابند و یا اینکه می بیند کسان دیگری بر مبنای رانت به شغل دولتی دست می یابد، این ها و فسادی که نهادهای مختلف عراق را در بر گرفته دلیل خوبی است برای شکل گیری نا آرامی ها. به نظر می رسد برای جلوگیری از آسیب بیشتر در عراق باید طرحی نو در انداخته شود. به نظر بنده وضعیت فعلی عراق مانند وضعیت ایران در آستانه رضا شاه است. اگر تاریخ را بخوانید متوجه خواهید شد که ایران قبل از ظهور رضاشاه چگونه به مشروطه دست یافت و چگونه از آن گذشت. جنگ جهانی اول و شاه ضعیفی مثل احمد شاه مردم را از مشروطه ناراضی کرده و بسیاری به دنبال کسی بودند که ایران را از آن وضعیت نجات دهد. در این بین گونه ای میل به استبداد منور در میان روشنفکران ایران رخ نمود. عراق نیز به نظر من امروزه چنین وضعیتی دارد. به نظر می رسد در ناخودآگاه عراقی ها میل به تمرکز وجود دارد. امروز کسی دیگر با آن حرارت روز های اول از فدرالیسم سخن نمی گوید، بلکه به دنبال تمرکز بیشتر است.
آیا عراق پتانسیل لازم را دارد تا قانون انتخابات خود را عوض کند و شیوه ای جدید برپا کند؟
برای پیشبرد این مساله دو سناریو می توان متصور شد، یکی کودتا است. و دیگری این است که دولتی مقتدر بیاید و با انتخاباتی زودهنگام وضعیت را آرام کند. مسائل زیادی در باره اصلاح قانون انتخابات مطرح است. در شیوه قبلی انتخابات، احزاب و ائتلاف ها با توجه به قانون و شیوه انتخابات خود را تا حد زیادی بازتولید می کردند.