دور دوم اعتراضات در برخی شهرهای عراق از جمعه گذشته آغاز شد و بر اساس آمارها تا کنون حدود ۷۵ کشته و بیش از ۳ هزار نفر زخمی شدهاند. اما یک رویداد مهم در این دور از اعتراضات که میتواند مورد تحلیل قرار گیرد، برخی هجمهها نسبت به نیروها و مقرهای منتسب به گروههای مقاومت است که ارتباط نزدیکی با تهران دارند؛
بررسی دور اخیر اعتراضات در بغداد نشان میدهد که اگرچه دفاتر احزاب، گروههای سیاسی و مسئولان مختلف عراقی مورد حمله معترضان قرار گرفته است؛ اما به نظر میرسد تعرض به مقرها و افراد منتسب به محور مقاومت ازجمله شهادت «وسام العلیاوی»، یکی از فرماندهان نبرد با داعش -فارغ از اینکه از سوی معترضان بوده باشد یا نفوذیها- قابل چشمپوشی نیست.
بروز چنین کنشی از معترضان، میتواند دلایل و زمینههای متعددی داشته باشد که قطعاً بخشی از آنها به فرهنگ سیاسی و اجتماعی جامعه عراق بازمیگردد. با این وجود اما نباید از کمکاری و گاهی بیعملی عقبه رسانهای، فرهنگی و هنری محور مقاومت در کشورهایی نظیر عراق گذشت.
حدود دو سال از شکست داعش در عراق میگذرد و در این مدت نیز، گروههای مقاومت مشغول مبارزه با هستههای خاموش این گروه تروریستی بودند. بنابراین خاطره چنین مبارزاتی نباید از حافظه تاریخی معترضان پاک شده باشد. بنابراین یک پرسش اساسی وجود دارد که کنش معترضان عراقی چرا و چگونه به این سمت هدایت شده است؟
پاسخ به این پرسش، بسیار تعیینکننده است؛ عراق امروز، صحنه نبرد «خردهروایتها»ست. جمهوری اسلامی ایران با توان نرم خود باید مانع از شکلگیری یک «کلانروایت» علیه خود و مقاومت در عراق شود. لازمه تحقق چنین وضعیتی، کنار نهادن کلیشههای رایج در سه عرصه دیپلماتیک، اقتصادی و رسانهای برای مواجهه با این همسایه غربی است. «مواضع و سخنان سنجیده»، «روابط اقتصادی متوازنتر» و «محتوای فرهنگی اثرگذار» میتواند از مصادیق این سه عرصه باشد.
/اندیشکده تبیین