«عباس قاسم»، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه بغداد، در مقاله ای به بررسی مدعای رابطه سفر «عادل عبدالمهدی» به چین با راه افتادن تظاهرات در بغداد و دیگر شهرهای استان های جنوبی عراق پرداخته است.
در این مقاله آمده که برخی چهره های نزدیک به دولت عراق می کوشند به این تصور دامن زنند که تظاهرات و اعتراض های جاری در عراق صرفا بازتاب دسیسه های غربی در واکنش به سفر نخست وزیر عراق به چین و امضای قراردادهای بزرگ اقتصادی در این کشور است. براساس این تصور، قدرت های غربی به خشم مردم در عراق دامن زده و آن را تشویق کرده اند تا دولت عراق را به محور امریکا برگردانند و نگذارند که به دور از منافع اقتصادی واشنگتن فعالیت کند.
تردیدی نیست که همه کشورهای جهان و به خصوص کشورهای بزرگ در پی منافع خویش هستند و می کوشند که تا بیشترین حد ممکن این منافع را حفظ کنند و توسعه دهند و این چیزی نیست که فقط در مورد عراق باشد بلکه قاعده ای در روابط بین الملل در همه جای دنیاست.
اما درباره سفر نخست وزیر عراق به چین و همزمانی پایان این سفر با آغاز تظاهرات در اول نوامبر ربط چندانی به یکدیگر ندارد. به چند علت:
1 سفر نخست وزیر عراق به چین اولین سفر از نوع خود نبود. در سال 2011 نیز «نوری المالکی» سفری به چین انجام داد که گفته شده به لحاظ سطح هیئت عراقی بی سابقه در تاریخ عراق بوده است. سفر المالکی همزمان با خروج نیروهای امریکایی از عراق انجام شد و جا داشت که اقدامی تحریک آمیز علیه دولت عراق قلمداد شود.
2 قراردادهای اقتصادی و طرح هایی که المالکی با طرف چینی امضا کرد بسیار بزرگ تر از تفاهمات عادل عبدالمهدی با چین بود، در حدی که شاید بتوان گفت که در سفر عبدالمهدی چیزی بیش از همان پیشنهادهای سابق درباره ایجاد صندوق چینی کمک به بازسازی عراق مطرح نشد.
3 شرکت های چینی در سال های گذشته قراردادهای اقتصادی مهم با چین در بخش های نفت و گاز و برق امضا کرده اند و این شرکت ها چند سال است که در عراق به فعالیت های خود ادامه می دهند.
4 حجم مبادلات مالی چین و عراق به 30 میلیارد دلار در سال می رسد که مربوط به توافقات جدید نیست.
تفاهاماتی که دولت عراق در بیانیه رسمی خود در 8 بند با طرف چینی اعلام کرد برای خود عراقی ها هم چندان جالب توجه نبود چه رسد به امریکایی ها، ازجمله موارد زیر قابل توجه است:
توافق بر اجرای سازوکارهای توافق چارچوب مشترک وزارت دارایی و مرکز چینی بیمه سرمایه گذاری و توافق دیگری درباره توافق همکاری اقتصادی و فنی (توافق بر سر توافق!).
تفاهم نامه وزارت ارتباطات و مرکز چینی فضانوردیی درباره ماهواره (می دانیم که خدمات اینترنت در عراق بسیار ضعیف است و عراق در عرصه ساخت ماهواره با کشورهای دیگر هم همکاری می کند).
تفاهم نامه وزارت های امور خارجه دو کشور درباره زمین های هیئت های دیپلماتیک دو کشور (هر کارمند دون پایه ای می توانست این موضوع را حل و فصل کند!).
تفاهم نامه وزارت آموزش عالی و دفتر رسانه ای شورای دولتی چین برای ساخت کتابخانه چینی در دانشگاه بغداد (بدون شرح!).
درنتیجه با توجه به بیانیه رسمی طرف عراقی می توان گفت که تبلیغات رسانه ای درباره این سفر بسیار فراتر از دستاوردهای واقعی آن بود تا بخواهد کشور هایی را به راه انداختن تظاهرات در عراق بکشاند.
در پایان می توان گفت که کشیده شدن عادل عبدالمهدی به یک محور و فاصله گرفتنش از محور دیگر بی تردید در اینکه کسانی بخواهد از مشکلات داخلی کشور سوءاستفاده کنند تأثیرگذار است، اما نمی توان آن را علت اصلی و اساسی دانست. شاهد این مدعا حضور گسترده همه طیف های جامعه در تظاهرات علیه سوءمدیریت و کمبود خدمات وگسترش فساد و استفاده بی ضابطه از سلاح و سهمیه بندی سیاسی و سیاهه بلند مشکلات است.
اگر جبهه داخلی قدرتمند باشد و دولت بتواند ملتش را راضی کند و نیازهای ملت را برآورد، دیگران هم از مواضع خود کوتاه خواهند آمد.
به نزدیکان دولت توصیه می کنیم که پیش از مقصر دانستن دیگران و تلاش برای منحرف کردن افکار از واقعیت های مشهود، در عملکرد خود تجدید نظرکنند و با نگاهی واقع بینانه و درست در پی اصلاح خود برآیند.
ایجاد نارضایتی داخلی بسیار خطرناک تر از ایجاد نارضایتی خارجی است.
میدل ایست نیوز