وجود حکومتهای مختلف قبل از صدام، فسادهای کلان در زمان صدام و حضور دولتهای مختلف در پساصدام در عراق و فسادها، تبانیها و اشکالات مختلفی که در آنها وجود داشته، باعث شده تا عراقیها نسبت به بهتر شدن اوضاع کاملا نا امید باشند.
حس #ناامیدی در جوانان عراقی
وجود حکومتهای مختلف قبل از صدام، فسادهای کلان در زمان صدام و حضور دولتهای مختلف در پساصدام در عراق و فسادها، تبانیها و اشکالات مختلفی که در آنها وجود داشته، باعث شده تا عراقیها نسبت به بهتر شدن اوضاع کاملا نا امید باشند.
به علاوه اینکه آنها توقع داشتند با رفتن صدام و تشکیل حکومتی دموکراتیک در این کشور، اینگونه مفاسد نیز از بین برود، حال آنکه بر عکس شده و بعضا فسادهای بیشتری به وجود میآید. احزاب بیش از اینکه به دنبال حل مشکل مردم باشند، دنبال کسب قدرت، سهم خود از فلان وزارت خانه و فسادهای مختلف سیاسی و اقتصادی اند و این مسائل موجب شده که ایشان نسبت به بهتر شدن اوضاع نا امید باشند.
جوان عراقی، آیندهی روشنی برای خود متصور نیست. با او که صحبت کنی میگوید: از کجا معلوم تا سال دیگر زنده باشم؟ از کجا معلوم از فردا سر و کلهی داعش دیگری پیدا نشود؟
به یکی از دوستان عراقی که هم تحصیل کرده بود و هم نگاه درستی نسبت به مسائل عراق و قضایای حول آن داشت گفتیم: "تا حالا آرزوی شهادت کردهای؟" و در جواب گفت: "در عراق شهادت آرزو نمیخواهد. در عراق باشی شهید میشوی. صدام تو را نکشد، آمریکا میکشد. آمریکا نکشد، داعش میکشد." و این طنز تلخ، واقعیتی است در ذهن بسیاری از جوانان عراقی.